به‌تازگی سندی در مجموعه سندهای مرکز اسناد آستان ‌قدس رضوی پیدا شده است که تا حدودی نشان می‌دهد شرایط حاکم بر مشهد، بعد از قیام ۳۰ تیر و بازگشت دکتر مصدق به قدرت چگونه بوده و جریان‌های سیاسی در این شهر چه موضع و وضعیتی داشتند.

تصدقت گردم...شهر علی الظاهر آرام است!

جواد نواییان رودسری/یام ۳۰ تیرماه سال ۱۳۳۱، در تاریخ نهضت ملی شدن صنعت نفت، یک نقطه عطف محسوب می‌شود. در این روز مردم ایران، به شکلی منسجم و متحد، در برابر حکومت تحمیلی قوام‌السلطنه که به نظر می‌رسید قصد دارد دستاوردهای نهضت را بی‌اثر کند، ایستادند. هرچند استعفای دکتر مصدق، در پی دیدار وی با شاه و به دلیل عدم واگذاری وزارت جنگ به نخست‌وزیر، به صورتی کاملاً ناگهانی و بدون مشورت با دیگر سران نهضت اتفاق افتاد، اما همراهی بزرگان این جریان و در رأس آن‌ها آیت‌الله کاشانی، باعث شد به نوعی، آبِ رفته به جوی باز گردد و پایه‌های اجتماعی و سیاسی نهضت، مستحکم‌تر شود. با این‌همه، همراهی و اتحاد دست‌اندرکاران نهضت، دوام چندانی نداشت و حدود یک سال بعد، در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، کودتای آمریکایی – انگلیسی به وقوع پیوست و طومار نهضت ملی شدن نفت را در هم پیچید تا خاطره‌ای تلخ از یک شکست تاریخی در ذهن ملت ایران باقی بماند.

به انتظار تشریف‌فرمایی هستیم

به‌تازگی سندی در مجموعه سندهای مرکز اسناد آستان ‌قدس رضوی پیدا شده است که تا حدودی نشان می‌دهد شرایط حاکم بر مشهد، بعد از قیام ۳۰ تیر و بازگشت دکتر مصدق به قدرت چگونه بوده و جریان‌های سیاسی در این شهر چه موضع و وضعیتی داشتند. این سند که در واقع یک نامه و حاوی گزارش غیررسمی و غیراداری اما محرمانه است در تاریخ ۲۲مرداد ۱۳۳۱ توسط فردی ظاهراً مجهول‌الهویه، برای «سیدجلال‌الدین تهرانی» نایب‌التولیه وقت آستان ‌قدس رضوی و استاندار خراسان نوشته و به تهران ارسال شده ‌است. پیش از هر شرح و توضیح دیگری ابتدا کلمه به کلمه این نامه را مرور می‌کنیم: «۲۲/۵/۳۱ – تصدقت گردم – ضمن عرض سلام و تجدید ارادت قلبی سلامت و موفقیت حضرتت را از خداوند متعال مسئلت مینمایم. در دفعه قبلی کاغذی با پُست هوایی تقدیم شد به انتظار تشریف‌فرمایی و ضمناً وصول جواب کاغذ مزبور دیگر مصدع نشدم. اینک که اقامت آن‌جناب در طهران به طول انجامید به عرض میرساند: اوضاع مشهد علی‌الظاهر فعلاً آرام و بستگی دارد به وضعیت کل کشور و مرکز. سه روز است که آقای سرگرد آصف از طرف شهربانی کل برای تحقیقات در اطراف طرز عمل مأمورین شهربانی در وقعه (واقعه) ۳۰ تیر به مشهد آمده‌اند. تا آن‌جایی که معلوم است اکثر طبقات از مأمورین انتظامی اظهار رضایت نموده‌اند فقط صادق بهراد (شاید بهداد) و چند نفری از حزب ایران شکایت‌های بی‌اساسی کرده‌اند چهار روز قبل هم آقای دکتر میردامادی با دونفر دیگر از حزب ایران بطهران رفته‌اند. اوایل هفته جاری از طرف طبقات مختلفه شهر متجاوز از ده تلگراف بمقام سلطنت و ظرف دیروز و امروز هفت هشت فقره تلگراف از طرف تجار و انجمن شهر و سادات رضوی و حسینی به آقای نخست‌وزیر مخابره و ضمن شرح و توصیف اقدامات و زحمات حضرتعالی در امور مختلفه آستانقدس استدعا نموده‌اند وسیله دلگرمی جنابعالی را فراهم و امر بمراجعت فرمایند. تا غروب روز گذشته از ناحیه آقایان علما اقدام مؤثری به عمل نیامده. آسید حمیدزاده و مخالفین هم بیکار ننشسته و مشغول فساد می‌باشند تا آنجا که مقدور بود هم از اقدامات آنها ممانعت شده‌است. در شهر شایع شده که آقای صدرالاشراف بعوض جنابعالی خواهند آمد و همچنین راجع به تعویض فرمانده لشکر حرفهائی زده می‌شود که هیچکدام اساسی ندارد. چنانچه تصمیم دارند فرمانده لشکر را تغییر دهند استدعا دارم در صورتیکه صلاح میدانید با مقامات مربوطه مذاکره و از تغییر ایشان ممانعت فرمایید. به انتظار تشریف‌فرمایی حضرت هستیم».

سند1.png

نویسنده نامه که بود؟
مخاطب این نامه، سیدجلال‌الدین تهرانی، از رجال سیاسی و علمی دوره پهلوی اول و دوم بود. فردی مسلط به دانش نجوم و ریاضیات که البته به دلیل علقه‌ و علاقه‌های مذهبی از یک طرف با برخی رهبران مذهبی روابط حسنه داشت و از سوی دیگر به دلیل مخالفت با جریان‌های ملی، مورد اعتماد دربار هم بود. او در اواخر عمر رژیم پهلوی و بعد از فرار شاه، به عضویت و ریاست شورای سلطنت رسید و چندی بعد، با توجه به شرایط موجود، به پاریس رفت و بعد از شرفیابی به محضر امام خمینی(ره) استعفای خود را تقدیم ایشان کرد. ارزیابی فعالیت‌های سیدجلال‌الدین تهرانی در دو مقطع زمانی که نیابت تولیت آستان‌ قدس رضوی به او واگذار می‌شود نشان از رویکرد متفاوتش در مدیریت امور دارد. «زهرا طلایی» در کتاب «پژوهشی در احوال و اسناد سیدجلال‌الدین تهرانی»، ارزیابی مثبتی از عملکرد وی در آستان ‌قدس ارائه می‌کند. با این حال «تهرانی» در عرصه سیاست، به شدت محافظه‌کار و سنت‌گرا بود و معمولاً هیچ تغییری را هم برنمی‌تابید. او اساساً دکتر مصدق را شخصیتی مخرب می‌دانست که مایه تشویش اوضاع و دلیل به هم ریختگی مدیریت کشور بود! او در خاطرات مربوط به ۲۵ تیرماه۱۳۳۱ – روز استعفای دکتر مصدق و قدرت گرفتن قوام‌السلطنه – می‌نویسد: «روز ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ در مشهد بودم که رادیو خبر استعفای مصدق‌السلطنه را داد. بهترین ساعتی بود از ساعات عمر من...» صرف‌نظر از درست یا نادرست بودن ادعاهای تهرانی، او را باید نماینده جریانی خاص در میان مخالفان دکتر مصدق بدانیم که دست برقضا، سابقه بدی نداشتند و در جامعه از اعتبارهم برخوردار بودند. این موضوع می‌تواند در تحلیل و بررسی بی‌طرفانه حوادث ۳۰تیر، بسیار راهگشا باشد. تهرانی پس از قیام ۳۰تیر، راهی پایتخت شد. بهانه‌اش برای این سفر، امور اداری بود، اما تا آبان همان سال به مشهد برنگشت. در این مدت، طرفداران و عواملش در مشهد، مانند دکتر «انیسی» که حدس زده می‌شود نامه بالا، دست‌خط و گزارش محرمانه او باشد، وضعیت شهر را به «تهرانی» گزارش می‌دادند. 

سند2-1-.JPG

شایعات ریز و درشت
اواسط مردادماه ۱۳۳۱، یعنی زمانی که این نامه نوشته شده‌است، در مشهد شایع شد که سیدجلال‌الدین تهرانی از مشهد گریخته‌است. البته باید درباره درستی یا نادرستی این شایعه تحقیق مفصل و جداگانه‌ای انجام شود اما هرچه بود، باعث شد موقعیت جریان «تهرانی» در مشهد تضعیف شود. گزارش سند ۱۵۱۵۷۶ نشان می‌دهد دوستان «تهرانی» در مشهد، به دنبال حفظ موقعیت خود در برابر جریان مخالف بوده‌اند و سعی داشتند با استفاده از لابی‌های تهرانی در پایتخت مانع از برکناری فرمانده لشکر خراسان که ظاهراً با جریان آن‌ها هم‌سویی داشت، شوند. درضمن، نگرانی دوستان سیدجلال‌الدین تهرانی از تکاپوی «حزب ایران» را هم نشان می‌دهد. این حزب که در سال‌های نخست دهه ۱۳۲۰ شکل گرفته ‌بود، از طرفداران دکتر مصدق و اعضای جبهه ملی محسوب می‌شد و جریان‌های متفاوتی در آن فعال بودند؛ تا جایی که می‌شد از چپ‌گرایانی مانند «نهضت خداپرستان سوسیالیست» تا تندروهایی چون «حزب میهن‌پرستان» را در میان اعضای حزب ایران دید. ظاهراً اعضای این حزب در مشهد، تلاش زیادی داشتند که سیدجلال‌الدین تهرانی را به عنوان یک رقیب و مخالف قدرتمند از میدان به در کنند؛ اما توفیق چندانی در این زمینه بدست نیاوردند. این در حالی بود که مخالفان «تهرانی» در تشکیلات مدیریتی آستان ‌قدس رضوی هم، قصد استفاده از فرصت پیش آمده را داشتند؛ چنان‌که «اُکتایی» سرپرست وقت کتابخانه آستان ‌قدس رضوی در نوشته‌های خود، از تکاپوی «شه‌دوست» مدیر تشریفات آستان ‌قدس رضوی برای کنار زدن سیدجلال‌الدین تهرانی یاد کرده ‌است. به هر حال، سند شماره ۱۵۱۵۷۶ تصویرکننده نمایی متفاوت از مشهد در دوران ملی شدن صنعت نفت است که کمتر برای شناخت و بررسی عمومی آن تلاش شده و معمولاً مورخان طرفدار جریان دکتر مصدق، آن را گوناگون نادیده گرفته‌اند.
 

تهرانی.jpg

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.